شهادت مهناز
وقتی شرایطم زندگی من و خانواده‌ام بسیار سخت شده بود، تصمیم به مهاجرت گرفتیم.
از ایران خارج شدیم و به مدت ۱ سال در یک کشور دیگر ساکن شدیم.
یک سالی که بسیار سخت گذشت..
تمام زندگی‌مان از بین رفت.
تمام سرمایه و هر آنچه تا آن روز داشتیم را به شکل‌های مختلف از دست دادیم.
ناامید از زندگی، آینده و حتی ناامید از داشتن آرامش برای ۱ روز.
اما گویا خداوند برنامه‌ای برای ما داشت….
در همان روزهای سخت و طاقت‌فرسا بود که عیسی مسیح وارد زندگی ما شد.
خداوند دستان مادرم، خواهرانم، برادرم و من را در اوج ناامیدی گرفت و زندگی جدیدی را برای ما ساخت.
با اینکه همه داراییمان را از دست داده بودیم، اما خداوند زندگی ما را دوباره بنا کرد…
Mahnaz Testimony
When my life and my family’s situation became very difficult, we decided to emigrate.
We left Iran and settled in another country for 1 year.
A year that passed very hard..
All our lives were lost.
We lost all the capital and everything we had until that day in various ways.
Desperate for life, future and even despair to have peace for 1 day.
But it seems that God had a plan for us…
It was during those hard and exhausting days that Jesus Christ entered our lives.
God took the hands of my mother, my sisters, my brother and me at the height of despair and made a new life for us.
Although we had lost all our possessions, God rebuilt our lives…